تربیت عرفانی
تربیت عرفانی
چکیده:
در این نوشتار آراء تربیتی مولوی در قالب تربیت عرفانی موردبررسی قرار گرفته است. آرائ وی در چهار بخش اهداف، اصول، عوامل و روش های تربیتمطرح شده است. آنچه در آراء وی حائز اهمیت است توجه به فعالیت و حضور عارف دراجتماع و توجه به عوامل الهی تربیت است.
مقدمه:
مولانا جلال الدین بلخی معروف به مولوی از شخصیت های علمیممتاز و شاعران بلند آوازه و عارفان بهنام قرن هفتم است که در بلخ یکی از ایالت های خراسان بزرگ به دنیا آمد. امروزه بیشاز هر چیز به عنوان عارفی کم نظیر با اندیشه های گاه بی بدیل یاد می شود. از اینرو در بررسی تعلیم و تربیت از نگاه او باید به تربیت عرفانی توجه نمود.
اهداف تربیت
مولوی هدف غایی تعلیم و تربیت را رسیدن عارف به مقام قربالی الله می داند و معتقد است این هدف مطلوب سرشتی انسان است مولوی برای رسیدن بهاین هدف اهداف میانی چون موت اختیاری (دلبریدن از وابستگی های خاک و دلبستن بهامور افلاکی و آماده شدن برای مرگ) و دستیابی به شهود و علم لدنی (گشوده شدن چشمدل و مشاهده ی حقایق و معارف بدون واسطه) را معرفی می کند.
اصول تربیت
مولوی برای تربیت عرفانی اصول زیر را مهم می شمارد:
1)اصل معیت: یعنی عارف در همه جا ودر همه گاه و همه حال در محضر خدا ببیند و حضرت باری را بر خود ناظر بداند.
2)اصل تبعیت: منظور مولوی از تبعیتاین است که عارف بایستی برای هدایت و سیر و سلوک درست، از معلم و راهنمای خودتبعیت کند.
«پیر را بگزینکه بی پیر این سفر هستبس پی آفت و خوف و خطر»
3)اصل فعالیت: فرد سالک نباید بهبهانه توکل به خدا دست از کار و تلاش کشیده بلکه باید در کار و تلاش بر خدا توکلنماید.
«بر قضا کم نهبهانه ای جوان جرمخود را چون نهی بر دیگران
گر توکل می کنی،در کار کن کشتکن، پس تکیه بر جبار کن»
4)اصل کرامت: مولوی به انسان سالکخطاب می کند که جایگاه و مرتبه خویش را پاس داشته و قدر خود را بشناسد و خود راارزان نفروخته و به صفت شیطانی تن در ندهد.
5)اصل حضور: مولوی به سخن رسولخدا(ص) که فرمود: در اسلام رهبانیت وجود ندارد بر سالک لازم می داند در کنار مردمزندگی کند و هرگز رهبانیت پیشه نکند.
«از ترهب نهیکرده است آن رسول بدعتی چون در گرفتی؟ ای فضول»
... «یار را بایار چون بنشسته شد صد هزاران لوحه سر دانسته شد»
6)اصل تفرد: مولوی با تاکید بر اینکه هرکسی را بهر کاری ساخته اند، آبشخور تفاوتافراد را در میل به کارها و امور و فنون، تفاوت آنان در هوش و استعداد و گرایش هایآنان می داند و معتقد است رعایت تفاوت های فردی به ویژه در تعلیم و تربیت کودکانبسیار مهم و ضروری است:
این تفاوت عقلهای را نیک دان درمراتب از زمین تا آسمان
هست عقلی همچوقرص آفتاب هست عقلیکمتر از زهره و شهاب
7)اصل محبت: مولوی به پیروی از قرآنکریم (آل عمران/52) که راز و رمز پیروزی پیامبر و گیرایی او را عنایت به اصل مهر ومحبت دانسته است و رعایت اصل محبت در تعلیم و تربیت تاکید کرده است و همچنین تاکیدمی کند کسی می تواند محبت بورزد و در تعلیم و تربیت بر آن پایبند باشد که بهجایگاه ارزش محبت در تعلیم و تربیت آگاه باشد.
عوامل تربیت:
به طور کلی می توان گفت مولوی عوامل موثر در تربیت را به دودسته عوامل الهی و عوامل انسانی تقسیم کرده است.
عوامل الهی شامل:
1)عنایت الهی و عوامل نا پیدای تربیتو هر موفقیتی است.
2)ریاضت های غیر اختیاری که شمالمصائب و نا ملایماتی است که بیرون از اختیار انسان بر وی تحمیل می شود. مانند ازدست دادن ثروت و عزیزان. این نا ملایمات ظاهری ناخوشایند دارند اما باطن آن موجبتعالی روح و تربیت نفس و توجه به خداست.
عوامل انسانی شامل تاثیر معلم به عنوان راهنما و دوستان وهمنشینان است. مولوی سوگند یاد می کند که یار بد، از مار زهری بدتر است. چون خو وصفات ناپسند او خود به خود بر اطرافیان اثر می گذارد و آنان بی آنکه در پی تقلیداز او باشند از او تاثیر می پذیرند.
روش های تربیت:
از جمله روش های تربیتی مورد نظر مولوی عبارت اند از:
1)اندرز و موعظه: آنچه در این روشمهم است این است که موعظه کننده خود اهل عمل باشد و دیگران را به چیزی نخواند وخود خلاف آن را عمل کند. مولوی تاکید می کند پند دادن با رفتار تاثیر بیشتری داردنسبت به اندرز زبانی
2)استفاده از داستان و تمثیل
3)ریاضت: ریاضت از روز های تربیتعرفانی است که مورد نظر همه ی عارفان بوده و منجر به تذکیه نفس و پالایش روح می شود.
نتیجه گیری:
با بررسی آراء تربیتی مولوی دانستیم که مولوی تاکید برتربیت عرفانی دارد. آنچه در آراء وی حائز اهمیت بود و می تواند به شبهاتی که درخصوص تربیت عرفانی وجود دارد، جواب قاطع دهد، تاکید بر اصل فعالت و اصل حضور است.چرا که اکثر مردم گمان می کنند که عارفان انسان های منفعل هستند و از مردم واجتماع کناره گیری کرده و به ریاضت می پردازند. در حالی که در آراء مولوی می بینیموی لازمه و اصل تربیت عرفانی را حضور و فعالیت در جمع می داند. نکته مهم دیگر درآراء وی توجه به عوامل پنهانی و الهی تربیت یعنی عنایت الهی و مصائب و نا ملایماتزندگی است در حالی که در بررسی آراء تربیتی مربیان دیگر به این عوامل اشاره اینشده بود.
منبع: رفیعی، بهروز(1392)، مربیان بزرگ مسلمان، تهران: سمت
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 12 اسفند 1401 (18:47)
- گزارش تخلف مطلب