بازی، فعالیت و شادی
بازی، فعالیت و شادی
در این نوشتار به بررسی آراءتربیتی فرابل پرداخته شده است، که در آن بررسی اهداف، اصول و حوزه های تربیت به صورتمختصر، اما آراء تربیتی وی در حوزه بازیبه طور مفصل مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که بازینقش مهمی را به عنوان آزاد ترین فعالیت کودک و مهم ترین راه آگاهی وی نسبت به محیطپیرامون و خود، در تربیت کودک دارد.
مقدمه: فریدریشویلهلم اگوست فرابل در سال 1782 در بخش مرکزی آلمان به دنیا آمد. وی پس از آشناییبا پستالوزی و دو سال فعالیت در آموزشگاه او توانست راه حقیقی زندگانی خود رابیابد و پس از آن به هیچ کاری جز آموزش و پرورش نپرداخت. فرابل برای نخستین بار یکباغ کودکان یا کودکستان را تاسیس نمود(نقیب زاده، 1381). نوع تعلیم و تربیتی که درقرن 19 تعلیم و تربیت جدید خوانده می شود عمدتا مبتنی بر کار سه فرد بود:پستالوزی، هربارت و فرابل(اولیچ، 1391). در این نوشتار به بررسی آراء تربیتی فرابلمی پردازیم.
هدف تربیت: درنظر فرابل تربیت یک هدف دارد و آن پروردن طبیعت حقیقی و خدایی انسان و نمایان کردنجنبه ابدی در زندگانی اوست.
نقش تربیت: نقشتربیت باید واگذرانده باشد نه بازدارنده یعنی به نیروهای نهفته کودک اجازه شکفتندهد یعنی به کار آمدن یا واقعیت یافتن، به وسیله فعالیت خود کودک صورت می گیرد.
نقش مربی: درنظر فرابل نقش مربی در تربیت تنها راهنمایی و هدایت کودک است.
اصول تربیت:
تربیت مذهبی:
به عقیده فرابل برای درک موجودمقدس جهان و نقش او در آن، انسان هم به احساسات نیاز دارد و هم به عقل، رشد صحیحاحساسات مذهبی به «وحدت حیاتی روح» میان والدین و کودک، وحدت آشکار ذهن که حیاط رابه عنوان یک کل منسجم در تمام فعالیت ها و پدیده هایش می داند بستگی دارد. تنها ازطریق این احساس غریزی اولیه مناسبات محبت آمیز انسان هاست که کودک می تواند به درکوحدت متا فیزیکی جهان صعود کند.
نقش بازی در تربیت کودک
فرابل به نقش تربیتی بازی توجهخاصی داشت، بازی در دیدگاه مربیان قبل از او جایگاه زیر را داشت:
فرابل برای آگاهی کودک دو مرحلهذکر می کند:
مرحله اول:آگاهی به پدیده های بیرونی که کودک را در بر گرفته اند. این آگاهی نتیجه واکنشکودک به اشیاء و اشخاص پیرامون اوست.
مرحله دوم:آگاهی نسبت به خود، این آگاهی نیز بازتابی است از آگاهی اولیه. یعنی آگاهی به خوداز آگاهی به جز- خودد بر می خیزد. خود آگاهی از طریق تماس کودک با جهان، واکنش بهآن و شناختن آن ممکن می گردد.
از این رو فرابل تاکید می کند بازیآگاهی به محیط را در کودک پدید می آورد. بازی کردن به طبیعی ترین راه آگاهی بهمحیط و آگاهی نسبت به خود است. زیرا بازی آزاد ترین فعالیت است و همه هستی کودکچون یک در آن جلوه گر می شود. بازی به طور لازم کودک را به جهان بزرگتر میپیوندد(همو، 161).
بازی دقترا با سرگرمی، هدف را با استقلال و قانون را با آزادی ترکیب می کند. بازی برایکودک همان قدر جنبه اخلاقی دارد که انجام دادن کار برای بزرگسال(اولیچ، 391،مترجم: شریعتمداری) در دین اسلام نیزتاکید خاصی بر بازی کودک به ویژه از تولد تا دوسالگی شده است
بازی اگر بهقاعده و سالم باشد می تواند تفکر کودک را رشد دهد به همین جهت گفته اند که بازیتفکر کودک است بازی همچنین باعث کاهش اضطراب در کودکان نیز می باشد. بازی کردن باکودک یکی از راههای اظهار محبت پدر با مادر به فرزند است و فرزندی که مورد محبتوالدین قرار می گیرد و با آنها وارد بازی می شود، احساس شخصیت و بزرگی و عزت نفسمی کند و در حقیقت زیربنای رسیدن به استقلال و شخصیت متعالی در او پایه گذاری می شود (سلیمانی فر،1385، 98).
نتیجه گیری: بابررسی آراء تربیتی فرابل آنچه در آراء وی حائز اهمیت است توجه به تربیت مذهبی ونقش بازی در تربیت کودک است. کودک از طریق بازی به شناخت محیط خود و جهان دست مییابد. امروزه کتب بسیاری در خصوص نقش و فواید بازی نوشته شده است که به نظر میرسدریشه اصلی این نوشته ها به فرابل بر می گردد. در نتیجه والدین و مربیان کودک نبایدکودک را در محیطی بسته قرار داده و مانع فعالیت خودکار و بازی وی شوند.
منابع:
کلینی، محمدبن یعقوب، (1365)،کافی، ج 2، تهران: دار الکتب الاسلامیه
- لینک منبع
تاریخ: یکشنبه , 14 اسفند 1401 (20:47)
- گزارش تخلف مطلب